هوس کردم با بیسیم،عراقی ها را اذیت کنم.گوشی بیسیم را گرفتم،روی فرکانسی که از عراقی ها به دست اورده بودم،چند بار صدا زدم:«صفر من واحد.اسمعونی اجب»بعد از چند بار تکرار صدایی جواب داد:«الموت صدام»تعجب کردم و خنده بچه ها بالا رفت. از رو نرفتم و گفتم:«انت جیش الخمینی»
طرف مقابل که فقط الموت بلد بود گفت:«الموت برتو ووبرهمه اقوامت»همین که دیدم هوا پس است،عقب نشینی کردم وگفتم:«بابا ما ایرانی هستیم و شما را سر کار گذاشته بودیم.»
ولی او عکس العمل جدی نشان داد و این بار گفت:«مرگ بر منافق!بالاخره شما را هم نابود میکنیم.نوکران صدام،خود فروخته ها...»دیدم اوضاع قمر در عقرب شد،بیسیم را خاموش کردم و دیگر هوس سر به سر گذاشتن عراقی ها را نکردم.